محتویات[نهفتن] |
وجه تسمیه [ویرایش]
از آن جا که در این گونه شعر نظر شاعر اغلب به شخص و مقصودی معیّن توجّه دارد آن را قصیده یعنی مقصود نام داده اند. طبق نظر علمای ادب، در قصاید فارسی مطلع باید که مصرّع باشد و هر گاه که چنین نیست، به آن شعر قطعه میگویند و نه قصیده.[۲]
پیشینه [ویرایش]
اگرچه پیشینه قصیده به شعر عربی در دوران جاهلیت میرسد، لیکن در شعر فارسی از قرن سوم هجری رواج یافت و دوران اوج شکوه آن تا قرن ششم هجری بوده است.[۳] از قرن هفتم به بعد، به علت از بین رفتن دربارهای مقتدری که مشوق شاعران مدیحهسرا بودند، قصیده رو به ضعف نهاد. موضوع قصیدهها از قرن نهم به بعد، بیشتر تجلیل و ستایش اولیای دین است. در دوران متأخر ملک الشعراء بهار با وارد کردن مضمون های اجتماعی و سیاسی در قصیدهها، رنگ تازهای به قصیده داد و این قالب شعری را احیاء کرد.[۴]
تحولات [ویرایش]
قصیده از حیث مضمون و محتوا، از آغاز تا امروز دستخوش دگرگونیهایی شده است که میتوان به اجمال به شرح زیر بیان کرد:
الف) در رزوگار سامانیان اغلب به مدح و ستایش در حد اعتدال و مبالغههای شاعرانه پرداخته میشده است.
ب) در دوران غزنویان و سلجوقیان به مدح و ستایش سلاطین و وزرا و امرا با تملق و چاپلوسی به حد غلو و افراط در طرح تقاضا به حد سوال و تکدی می رسیده است.
ج) ناصر خسرو، با ایجاد تحول و انقلاب در مضمون قصیده، آن را در خدمت توجیه و تبیین مبانی اعتقادی آیین اسماعیلیان در آورد.
د) سنایی غالب قصیده را به مضامین دینی و عرفانی و زهدیات و قلندریات تخصیص داد و شیوهٔ او به وسیلهٔ عطار، شمس مغربی،اوحدی، خواجو، جامی و دیگران دنبال شد.
ه) سعدی و به تبع او سیف فرغانی قصیده را بیشتر در استخدام طرح مسائل اخلاقی و اجتماعی درآوردند.
و) از دوران مشروطیت به این سو، قصیده بیشتر در خدمت مسائل سیاسی، اجتماعی، میهنی و ملی و ستایش آزادی قرار گرفته و در تهییج عواطف و احساسات و تنویر افکار جامعهٔ کتابخوان نقش بسزایی داشته است. شاخصترین قصاید از این نوع را می توان دردیوانملکالشعرا بهار سراغ گرفت.
قوانین و اصطلاحات [ویرایش]
قصیده دارای اصطلاحاتی خاص خود است. بیت اول آن مطلع نامیده میشود. در قصیدههای مدحی، اغلب چهار بخش مشخص است: تشبیب، تخلص، مدح و دعای تأبید. بیت های شروع قصیده را که معمولا وصف طبیعت یا شرح وصال یا فراق معشوق است، "تغزل"(شعر عاشقانه گفتن) یا "تشبیب"(احوال ایام جوانی را ذکر کردن) یا "نسیب"(شعر لطیف درباره زنان) میگویند. پس از چند بیت، شاعر تغزل را به مدح میکشاند که این قسمت را "تخلص" مینامند. مهارت شاعر در پیوستن بخش مقدمه قصیده به مدح، و ظرافتی که در این مورد به کار میبرد "حسن تخلص" نامیده میشود. پس از مدح که قسمت اعظم قصیده را تشکیل میدهد،شاعر قصیده را با دعای تأبید به پایان میبرد، یعنی برای ممدوح خود آرزوی جاودانگی میکند، که به این قسمت "شریطه" میگویند. در بسیاری از قصاید، مخصوصا وقتی که موضوع آن مدح نیست، بدون تشبیب و تغزل سروده شدهاند و شاعر بدون مقدمه وارد موضوع مورد نظر خود شدهاست. چنین قصیدهای را "محدود" یا "مقتضب" مینامند.[۵] به لحاظ طولانی بودن قصیده و یکسان بودن قوافی، گاه شاعر مجبور به تجدید مطلع میشود. یعنی مصرع اول بیتی در اواسط قصیده با مصرعهای زوج هم قافیه میگردد. پس از آن شاعر اجازه دارد که قوافی تکراری با بخش قبلی را در شعر خود استفاده نماید. خاقانی شروانی و سعدی شیرازی در قصاید خود از روش تجدید مطلع سود برده اند.[۶]
قصیدهسرایان بزرگ فارسی [ویرایش]
- فرخی سیستانی
- منوچهری دامغانی
- عنصری
- ناصر خسرو
- خاقانی شروانی
- انوری ابیوردی
- ظهیر فاریابی
- سعدی شیرازی
منابع [ویرایش]
- ↑ همایی، استاد جلالالدّین. فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)، چاپ سوّم، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۴
- ↑ همایی، استاد جلالالدّین. فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)، چاپ سوّم، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۴
- ↑ آرایههای ادبی(قالبهای شعر، بیان و بدیع). (ISBN 964-05-0036-4)
- ↑ میرصادقی، میمنت. واژه نامه هنر شاعری: فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر و سبکها و مکتبهای آن ، چاپ سوم، انتشارات کتاب مهناز، تهران، 1385
- ↑ میرصادقی، میمنت. واژه نامه هنر شاعری: فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر و سبکها و مکتبهای آن ، چاپ سوم، انتشارات کتاب مهناز، تهران، 1385
- ↑ آرایههای ادبی(قالبهای شعر، بیان و بدیع)
.: Weblog Themes By Pichak :.